یك دنیا خوشی و عشق را در كلامش می ریزد و فریاد بر می آرد كه سرخی تو از من...زردی من از تو...و از روی آتش می پرد تا در آن سو، شعله های زیبای آتش را به نظاره بنشیند و دگربار با شادی و سرور در شب چهارشنبه آخر سال به استقبال نوروز رود و شاكر پروردگاری باشد كه به او زندگی بخشید.
چهارشنبه سوری آیینی كهن و تغییر یافته مراسم باستانی پنج روز آخر سال به نام پنجه دزدیده یا اندرگاه، از جمله آیین های كهن زرتشتی، است. كه از سالیان گذشته بصورت یك آیین و مراسم سنتی و در واقع به عنوان یك جشن بهاری در میان ایرانیان وسایر اقوام آریایی به صورت های گوناگون رواج یافته است و در شب چهارشنبه پایان سال خورشیدی برگزار می شود.
سور در ادبیات پارسی و بعضی گویش های ایرانی 'جشن'،'مهمانی'و 'سرخ' معنا شده است. چهارشنبه سوری به عنوان یك مراسم اصیل ایرانی در گذشته بر اساس این عقیده كه آتش به عنوان تنها عنصر چهارگانه ای كه آلوده نمی شود و پاك می ماند؛ برپا می شد.
مردم ایران زمین در گذشته برای دفع شرو بلا و رسیدن به آرزوهایشان در شب چهارشنبه آخر سال در گوشه و كنار محل زندگی خویش كوپه های هیزم را روی هم می گذاشتند و زمانی كه خورشید غروب می كرد، آنها را آتش می زدند و از روی آن می پریدند، در كنار پریدن از روی آتش این مراسم سنتی دارای آدابی خاص بود كه از آن میان می توان به مراسم كوزه شكنی، قاشق زنی، فال گوش نشینی، خوردن آجیل و آش چهارشنبه سوری، اشاره كرد.
هریك از آداب نامبرده با هدفی و روشی خاص صورت می پذیرفت به طور مثال، در مراسم كوزه شكنی، مردم پس از آتش افروزی مقداری زغال به نشانه سیاه بختی، كمی نمك به نشانه شور چشمی و یك سكه به نشانه تنگدستی در كوزه ای سفالین می انداختند و هر یك از افراد خانواده یك بار كوزه را دور سر خود می چرخاند و آخرین نفر، كوزه را بر سر بام خانه می برد و آن را به كوچه پرتاب می كرد و می گفت:'درد و بلای خانه را ریختم به توی كوچه' و در واقع مردم با انجام این كار می خواستند تیره بختی، شور بختی و تنگدستی را از خانه و خانواده دور كنند.
و یا در قاشق زنی، كه ویژه زنان و دخترانی بود كه حاجت داشتند، آنان با قاشق و كاسه ای مسی در برابر هفت خانه می ایستادند و بی آنكه حرفی بزنند، قاشق را بر كاسه می زدند و صاحب خانه شیرینی یا آجیل، برنج یا بنشن و یا مبلغی پول در كاسه های آنان می گذاشت.
در فال گوش نشینی كه از دیگر آداب این شب است، افراد فال گوش می ایستادند و به حرف های رهگذران گوش می كردند، مردم اعتقاد داشتند حرف هایی كه رهگذران می زنند سرنوشت افراد را در این شب رقم می زد، بدین گونه كه اگر افراد سخنان دلنشین و شاد از رهگذران می شنیدند، حاجت و آرزوی آنها برآورده می شد و معتقد بودند اگر سخنان تلخ و غمگین به گوش آنها برسد، در سال نو آرزویشان برآورده نخواهند شد.
امروزه این آداب و سنن از یادها رفته و بسیار محدود در برخی نواحی ایران و یا كشورهای فارسی زبان انجام می شود اما استفاده از آجیل چهارشنبه سوری هم اكنون هم در بین ایرانیان رواج دارد و در میان خانواده ها به عنوان تنقلات این جشن مورد استفاده قرار می گیرد، در قدیم این آجیل حالت نذر و نیاز داشت و مردم در این شب آجیل هفت مغز به نام 'آجیل چهارشنبه سوری' را از یك مغازه رو به قبله می خریدند و به نیت برآورده شدن حاجات خود آن را پخش می كردند.
مراسم چهارشنبه سوری در میان اقوام و فرهنگ های مختلف ایرانی به اشكال گوناگون برگزار می شود و هر شهری بنا به رسم و رسوم خویش این جشن را برپا می كند.
مردم شیراز در شب چهارشنبه آخر سال دور هم جمع شده و از دیوان حافظ فال میگیرند، همچنین در میان شیرازی ها رسم است كه غروب سه شنبه، هفت كپه و یا سه كپه خار تهیه میكنند و آنها را آتش زده و از روی آن میپرند، بعضی از زنان نیز برای برآورده شدن حاجت خویش زیر منبر مسجد جامع شیراز(منبر مرتضی علی) حلوا درست میكنند. در قدیم شیرازی ها معتقد بودند كه هرگاه عصر روز سه شنبه آخر سال در آبی كه از قنات آرامگاه سعدی یا حوض ماهی جریان دارد، شستوشو كنند، تا سال دیگر بیمار نمیشوند.
در مازندران، چهارشنبهسوری با برپایی هفت بوته آتش به نشانه هفت فرشته برگزار میشود و مردم باور دارند كه آتش مظهر پاكی است و بدی، پلیدی و مرگ را میسوزاند، آنها معتقدند سرخی آتش نماد سلامت و گرمای آن زندگی بخش است، همچنین در این شب آش 'چهل گیاه' میپزند كه آشی برای دوا و درمان است.
در بسیاری از روستاهای استان مركزی رسم بر این است كه جوانانی كه نامزد دارند از روی بام خانه دختر، شال خود را پایین میاندازند و دختران در گوشه شال، شیرینی و تخمه میپیچند كه این رسم را شالاندازی میگویند. از دیگر رسمهای این جشن، مراسم قاشق زدن است كه مردم و در برخی مواقع كودكان كاسه و قاشق را به هم كوبیده و در پشت در خانه ها پنهان شده و صاحبخانه نیز تخممرغ یا تنقلاتی داخل كاسه آنها میگذارد.
تبریزی ها در شب چهارشنبه سوری به روی هم آب یا گلاب می پاشند، آنها اعتقاد دارند آب پاشیدن، باعث سعادت در زندگی می شود؛ همچنین در این شب رسم است خانواده هایی كه نوعروس دارند خُنچه ای از منزل داماد به منزل عروس می فرستند كه در این خنچه میوه، شیرینی، گلدان های پرگل، ماهی و پارچه گذارده می شود.
مردم بوشهر پس از افروختن آتش و پریدن از روی آن، با قایق از روی آب می گذرند زیرا آنها اعتقاد دارند با این كار نحسی این شب از بین می رود. همچنین بوشهری ها یك كوزه نو را به دیوار می زنند تا شكسته شود و اعتقاد دارند كه با این كار بلا و بدبختی، از آنها دور می شود.
در كرمان به شیوه قدیم مقداری ذغال، نمك، سكه كم ارزش و كمی نان در كوزه خالی می ریزند و آن را از بالای بام به كوچه پرتاب می كنند تا بلا و كمبود از خانواده دور شود.
هم اكنون قرن ها از زمان شكل گیری مراسم چهارشنبه سوری می گذرد و هنوز هم، این رسم كهن، در میان مردم ایران زمین باقی مانده است، جشنی، كه با گذر در كوچه پس كوچه های تاریخ درمی یابیم، ریشه در آرزوهای مردمی دارد كه زندگی سالم، جاودانی و عاقبت نیك را خواستارند؛ این آیین بهانه ای است تا در همتی جمعی، مردم در كنار هم پایان یك سال تلاش و كوشش خویش را نظاره كنند وبه استقبال نوروز و سالی نو روند .
امشب آخرین شب چهارشنبه، سال 1390 است و تا چند پگاه دیگر سالی نو را آغاز می كنیم پس بیائید با پاسداشت این آیین كهن، نگذاریم با رفتارهای نسنجیده و اعمال بدون تفكر گروهی اندك؛ این جشن و شادی به غمی بزرگ و جبران ناپذیر تبدیل شود و در این شب همچون گذشتگان خود، با هم بودن و شریك و غمخوارهم بودن را تجربه كنیم .
اطلاع**2002** 1717